مریم کاشانکی - آموزش عکاسی و نورپردازی

خیلی وقت پیش یه گوشه‌ی بالکن یه لونه‌ی مصنوعی درست کردم به این امید که یه روزی یه پرنده‌ای اون رو تبدیل به خونه‌ی خودش کنه. بالاخره بعد از یه […]

خوشم می آید وقتی كه روزها با تاریخ ها هماهنگ می شوند؛ وقتی دوشنبه می شود دوم، سه شنبه سوم، چهارشنبه چهارم، پنجشنبه پنجم… به جمعه که برسد نظم به […]

مریم کاشانکی - آموزش عکاسی و نورپردازی

سر عقب، سينه جلو، قدم هاي محكم و مطمئن و در عین حال با طمأنینه و بدونِ عجله. این اعتماد به نفس از کجا میاد؟ از اونجاییکه به توانمندی های […]

ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَ لَا يَحْيَى پس در آنجا نه بميرد و نه زندگانى كند یه جایی که در اون نه بمیری و نه بتونی زندگی کنی؛ چه جهنمی […]

وقتی که می خواهند دندان های کسی را ارتودنسی کنند بِراکِت ها را برای مدتی طولانی در دهانش می گذارند و هر بار کمی سفت ترشان می کنند، تا چند […]

یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ساعت ۶ چشم هام رو باز کردم اما چون سرما خورده بودم به خودم گفتم یه کم دیگه بخواب. اینطوری شد که ساعت ۷ بلند شدم. مواد […]

شمع سی و پنج سالگی را که فوت می کنی چیزی انگار در درونت شروع به جوشیدن می کند؛ نه از آن جوشیدن های بد ها، یک جور ِ خوبی […]

صدای پرستوها شنیده میشه. دوباره برگشتن به رسم هر سال. اردیبهشت هم با اومدنشون شروع شده. دلم میره واسه این بهار. دیشب توی بالکن غروب آفتاب رو تماشا کردم. (وقتی […]

مریم کاشانکی - روزانه نگاری

جوهر خودکارم تا آخرین ذره مصرف شده است. خودکار خوبی بود؛ بیک مشکی ۱.۶ میلی متر. قطرش مناسب بود، اندازه ی سرش خوب بود، جوهرش خوشرنگ بود، دوستش داشتم. مدت […]

این متن را با صدای مریم کاشانکی بشنوید.   می‌خواستم ماجراهای دیروز را بنویسم، ماجراهای پریروز را، تمام ماجراهايی را كه در نبودنت اتفاق افتاده‌اند؛ می‌خواستم بنویسم هسته‌های نارنج را […]

من يه سگِ درون دارم كه گاهي مهربون اما اغلب پاچه گيره. قبلا وقتي دیگران بهم می گفتن “تو هميشه مثل سگ پاچه ميگيري” خیلی بهم بر ميخورد. فكر ميكردم […]

خيلي وقت ها موقع رانندگي پيش مياد كه يه نفر با بي احتياطي زمينه ي يه تصادف رو فراهم مي كنه اما عكس العمل به موقع طرف مقابل باعث ميشه […]

© کپی رایت - حقوق تمامی تصاویر و مطالب منتشر شده متعلق به مریم کاشانکی بوده و هرگونه کپی برداری غیرمجاز می‌باشد