یک جایی خواندم: «ما نمینویسیم تا فهمیده شویم، مینویسیم تا بفهمیم» و من این را با تمام وجود درک میکنم.
من تنها با نوشتن است که جهانِ درون و بیرونم را میفهمم و این اولین بار است که با عشق در یک کلاس درس حضور دارم.
در سفری که میروم همراهی ِ تک تک آدمها، چیزها، حسها و فکرها را قدر می شمارم و ایمان دارم که هر کدام به دلیل ارزشمندی در مسیر من قرار دارند.
امیدوارم همهی ما فرصت کافی برای تمام و کمال درک کردنِ این معنیِ شگفتانگیز را در اختیار داشته باشیم.
مریم کاشانکی
چالشهای آدمهای معمولیِ خوشحال
آخرین نوشته
ماجراهای ماشین عجیب و غریب علی
آنچه در اندیشههایم شروع و در قلبم پایان مییابد
ماجراهای ماشین عجیب و غریب علی
ماشینی که میخواست پرواز کند
مبتلای عشق
توجه کردن به نشانهها
IT و کسب و کار
آنچه میبینم و آنگونه که میاندیشم
زندگی شگفتانگیزترین اتفاقیست که میتوانی تجربه کنی؛
همین زندگی که گاهی آنقدر سخت میشود که استخوانهایت از درد تیر میکشند و گاهی آنقدر شیرین که صدای خندهات به آسمان هفتم میرسد.
همین زندگی که در آن گاهی دردِ تنهایی امانت را میبُرد و گاهی لذتِ همراهی دلت را به شوق میآورد.
همین زندگی که گاهی به غایت لذتبخش است و گاهی تا نهایت دردناک.
اصلا شگفتانگیزی ِ زندگی به همین گاهی اینطور و گاهی آنطور بودن است.
این معجونِ شگفتانگیز را یکجا سر بکش و نخواه که همهاش شیرین باشد که شیرینی زیاد دل آدم را میزند.