,

پروژه ی ساده گرفتن زندگی

من هم مثل خیلی از آدم ها حساسیت هایی دارم که اغلب موجب آزار خودم و گاهی هم آزار دیگران می شه. یکی از حساسیت های من در مورد ِ ارزش قائل نشدن برای وقت ِ دیگرانه. آدم هایی که برای وقت ِ دیگران ارزش قائل نمی شن منو بی نهایت ناراحت و عصبانی می کنن. وقتی فردی با کسی قرار می ذاره اما خیلی دیرتر از موعد مقرر سر قرارش حاضر می شه یا اینکه همه با هم تصمیم می گیرن که در زمان مشخصی به جایی برن اما باید مدت ها منتظر آماده شدن یه نفر بمونن!!!

من خودم آدم ِ خیلی یواشی هستم، یعنی اغلبْ کارهامو خیلی آروم انجام می دم و اصلا دوست ندارم که مجبور به عجله کردن باشم اما چون می دونم که به زمان زیادی نیاز دارم همیشه این زمان رو لحاظ می کنم و خیلی زودتر شروع می کنم به آماده شدن تا به موقع به قراری که دارم برسم و دیگران رو معطل خودم نکنم.

اصولا افرادی که وقت دیگران هیچ ارزشی براشون نداره اصلا متوجه نمی شن که چقدر باعث ناراحتی دیگران هستن و  به افرادی مثل من میگن غرغرو یا سخت گیر. شاید هم اگر از بیرون به خودمون نگاه کنیم متوجه بشیم که بیراه هم نمی گن. ما سخت گیر هستیم. ولی قطعا اون آدم ها هم حساسیت هایی دارن که در موردشون سخت گیرن.

شنیدم که در کشورهای دیگه مردم به این مساله اهمیت میدن، خودم هم در سفر از توریست ها این رفتار رو دیدم و همین طور از همکارهای خارجی خودم در گذشته که خیلی برای وقت دیگران ارزش قائل می شدن. اگر واقعا اینطوری باشه معنیش اینه که من باید در جای دیگه ای زندگی کنم که این ویژگی ِ غالب مردم اونجا باشه. اما فعلا که اینجا هستم و از اونجایی که من نمی تونم هیچ کس و هیچ شرایطی رو تغییر بدم به جز خودم و شرایط زندگی خودم،‌ علی الحساب تصمیم گرفتم که تلاش کنم تا ساده تر بگیرم و کمتر ناراحت بشم از این قبیل مسائل. یعنی در واقع حساسیت خودم رو پایین بیارم،‌ در مورد همه چیز و در همه ی شرایط سعی کنم که سخت گیر نباشم.

می خوام ساده گرفتن رو به عنوان یه پروژه برای خودم تعریف کنم (مثل پروژه ی شادی خانم گریچن رابین) و سعی کنم در موقعیت های مختلف شروع کنم به ساده گرفتن مسائل. از خودم انتظار ندارم که یه دفعه بتونم تبدیل به یه آدم آسون گیر بشم اما مطمئنم که اگر به برداشتن قدم های کوچیک ادامه بدم حتما به مقصد می رسم. تصمیم دارم از همین شرایطی که الان هست لذت کافی رو ببرم به جای فکر کردن به اینکه این کشور به درد زندگی کردن نمی خوره. اینطوری مطمئنم که خیلی راحت تر به سمت شرایط ِ مطلوب خودم هدایت خواهم شد.

یه پروژه ی دیگه هم تعریف کردم برای خودم که درباره ی اون هم جداگانه می نویسم. این مطالب رو اینجا می نویسم تا خودم رو به خودم متعهد کنم و یه وقت از زیر این تغییرات در نرم. چون یه جایی هست که باید بیام پیشرفت هام رو بنویسیم و اگه هیچ پیشرفتی نکنم خیلی ضایع است ?

2 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *