-
مریم کاشانکی wrote a new post, عین آدم بگوییم چه میخواهیم ماه ۱, ۲ هفته قبل
مادرم تقریبا همیشه در تمام جمعها سعی میکرد با اشاره چیزهایی را به ما حالی کند که مثلا یک کاری را انجام بدهیم یا انجام ندهیم. متاسفانه ضریب هوشی ما هم که در حد کدو حلوایی بود و تقریبا هیچوقت نمیفهمیدیم م […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, نقطه ی عطف ماه ۱, ۳ هفته قبل
یک سال پیش، درست در چنین روزی (هفدهم فروردین) من یک عادت اشتباه سی ساله را ترک کردم. عادتی که از هفت سالگی تا شروع سی و هفت سالگی همراه من بود.
در آن صبح زیبای بهاری و در عرض چند دقیقه، چیزی چنان عمیق در من […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, گرداب عاشقی ماه ۲, ۱ هفته قبل
ای برادر ما به گرداب اندریم / وان که شنعت میزند بر ساحلست
(شَنعت/شُنعت (هر دو درست هستند) در لغت به معنی شنیع و زشت بودن چیزی هست و شنعت زدن کنایه از طعنه زدن و سرزنش کردن هست)
میگه کسی که ما رو سرزن […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, امسال سال زنانگیه ماه ۲, ۱ هفته قبل
مثل دولت که سالها رو نامگذاری میکنه من هم هر سال رو برای خودم نامگذاری میکنم 🤭
مهمترین ویژگیای که در اون مقطع از زندگیم نیاز دارم در خودم ایجاد یا تقویت کنم رو به عنوان نام اون سال در نظر میگیرم و در طول […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, تجربه ی دنیای جدید ماه ۲, ۱ هفته قبل
هر جای دنیا که بروی خودت را با خودت میبری؛ خودت را با تمام افکار، باورها و عادتهایت.
دنیای جدیدی که میخواهی تجربه کنی باید اول در درونت شکل بگیرد.
-
مریم کاشانکی wrote a new post, مرد شماره یک من ماه ۳ قبل
مرد شمارهی یک من در عرصهی شعر و ادبیات و معرفت و فرهنگ و شعور و عشق و عاشقی و هر چی چیز خوب و قشنگ تو این دنیا هست اون کسیه که گفته:
میگفتمت که جانی دیگر دریغم آید
گر جوهری به از جان ممکن بود تو آنی -
مریم کاشانکی wrote a new post, زیباییها رو در قلبتون ثبت کنید ماه ۳ قبل
هیچ دوربینی در جهان قادر به ثبت کردن اون حد از زیبایی که چشم انسان قادر به دیدن و درک کردنش هست نیست و هرگز هم نخواهد بود.
به عنوان یک عکاس توصیه میکنم تا جایی که میتونید دوربین هارو کنار بگذارید و زیبای […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, غوغای عشقبازان ماه ۳ قبل
ای بر در سرایت غوغای عشقبازان
همچون بر آب شیرین آشوب کاروانیتو فارغی و عشقت بازیچه مینماید
تا خرمنت نسوزد تشویش ما ندانیواسه این همه قشنگ عاشقی کردن ایشون غش نکنیم چی کار کنیم واقعا؟؟؟!!!
خدا رو شک […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, جادوی همیشگی ماه ۳ قبل
داشت اتفاق میافتاد… درست در مقابل چشمانم؛ طلوع جادوییاش را میگویم
خواندن را متوقف کردم و چشم دوختم به آسمان که تا لحظهای پیش سیاه بود و حالا زرد و قرمز و نارنجی پاشیده شده بود بر پهنهی بیکرانش
چرا ای […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, همیشه عاقل بودن هم جواب نمیده ماه ۳ قبل
جادههایی در ایران هستند که در اونها اگر عاقلانه رانندگی کنید احتمالِ تصادف کردنتون به مراتب بیشتر از وقتیه که دیوانهوار رانندگی میکنید.
این نشون میده که همیشه عاقل بودن هم جواب نمیده.
-
مریم کاشانکی wrote a new post, زمان حال ماه ۳ قبل
زمان از نگاه گیاه اصلا چیز عجیب و غریبی نیست چون اصلا وجود خارجی نداره.
برای گیاه زمان یعنی همین لحظه، همین حالا؛ یک دقیقه ی قبل همین حالا بوده، یک دقیقهی بعد هم هنوز همین حالاست.
این فقط ما هستیم که قبل […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, عاشق در شعر سعدی ماه ۳, ۱ هفته قبل
گفتم اگر لبت گزم مِی خورم و شکر مزم
گفت خوری اگر پزم قصه دراز میکنیمن عاشق این غزلم، از همون بیت اول تا آخرین بیتش. اما در این بیت مذکور، دیگه تیر خلاص رو به قلب من زده. سعدی در این بیت معشوق جذابی رو تصویر […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, هیچکس جز خودمان نمیتواند به ما دروغ بگوید ماه ۳, ۲ هفته قبل
دانشجو که بودم یک شب خیلی دیروقت در سالن انتظار درمانگاه نشسته بودم. دختری کنارم نشست و خیلی بیهوا پرسید: «احساسِت آره است یا نه؟»
انگار میخواست پیغامی بدهد و به دنبال تایید یا نشانهای بود که این کار را […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, دوست داشتن بدون تملک ماه ۳, ۲ هفته قبل
خانم «شیمبورسکا» میگوید:
“شهامت میخواهد
دوست داشتن کسی که
هیچ وقت
هیچ زمان
سهم تو نخواهد شد”و من فکر می کنم که این عمیقترین شکل دوست داشتن است؛ وقتی که حسِ دوست داشتنت به ورای احساس نیازت به تعلق می […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, ترس قابل احترام است ماه ۳, ۲ هفته قبل
نوجوان که بودم یک روز در گوشهی سمت چپ شکمم یک نبض احساس کردم. احساس کردم که در واقع بهتر است بگویم نبض را میدیدم، به خوبی میدیدم که شکمم بالا و پایین میرود.
وحشت تمام وجودم را فراگرفته بود، فکر میکردم مری […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, بوسیدن و خواستن ماه ۵, ۲ هفته قبل
میبوسی در حالیکه نمیخواهی
نمیبوسی در حالیکه میخواهیظاهرا یک جابهجایی کوچک اتفاق افتاده است، انگار که یکی به دیگری گفته باشد «میشود من کنار پنجره بنشینم؟» و دیگری بزرگوارانه پذیرفته باشد.
اما در همین […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, برگشتن به زندگی ماه ۵, ۲ هفته قبل
در حالیکه در مقابل پنجرهای که رو به منظرهای چشم نواز باز میشد ظرف میشستم، شاهد اسیر شدن و کشته شدن زنبوری به دست عنکبوتی بودم و با اینکه کمی تلاش کردم تا او را نجات دهم اما در عین حال نمیخواستم اکوسیستم […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, آیا واقعا زیستهام؟ ماه ۵, ۴ هفته قبل
جیرهی روزانهی من از توجه کردن به خودم چند ساعت اول روز است؛ ساعات مابین ۵ تا ۸ صبح که من آن را مطلقا با کسی تقسیم نمیکنم.
وقتی شاهد این هستم که ساختمانهای زشت و بدقواره، زیر تابش اولین اشعههای طلایی […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, غش می کنم واسه عاشقی کردنش… سعدی رو میگم ماه ۶ قبل
اگر چه هر چه جهانت به دل خریدارند
مَنَت به جان بخرم تا کسی نیفزایدچقدر خوب بلده این سعدی عاشقی کردن رو…
تصور کنید مزایدهی عشّاق داره برگزار میشه، همه قیمتها بالاااا
سعدی م […]
-
مریم کاشانکی wrote a new post, جنگ داخلی ماه ۶ قبل
تمام جنگهای عالم جنگهای داخلیاند… هیچ جنگی خارجی نیست.
آدمها با خودشان میجنگند؛ با آن بخش از خودشان که نمیتوانند بپذیرند بخشی از آنهاست و جنگها تنها زمانی پایان مییابند که آدمها تا سنگرهای « […]
- ادامه نوشته ها