رسالت من در این جهان چیست؟
خیلی وقت بود (شاید بعد از سی سالگی) که ذهنم به طور جدی درگیر موضوعی بود؛ اینکه رسالت من در این جهان چیه؟ دلیل به دنیا اومدن من چیه؟ چه کاری هست که من باید در این جهان انجام بدم و چه درسهایی هست که باید یاد بگیرم. همیشه این رو شنیدیم که هر فردی رسالتی در این جهان داره که باید درکش کنه و انجامش بده و فقط در اونصورت هست که روحش به آرامش میرسه.
در خیلی از فرهنگها این باور وجود داره که روح ما تا وقتی که درسهای لازم رو یاد نگیره مرتب از جسمی به جسم دیگه منتقل میشه تا وقتی که همهی اون چیزهایی که باید رو یاد بگیره و به کمال خودش برسه و اون موقع است که آروم میگیره.
کنجکاو بودن در مورد دلیل به دنیا اومدن یا همون رسالتی که داریم از درون ما سرچشمه میگیره. یه نیرویی در درون ما دائما ما رو با این موضوع درگیر میکنه تا دنبال جوابش باشیم و راهحلهای لازم رو پیدا کنیم.
من چند سالی میشه که خیلی زیاد به این سوال فکر کردم و جوابهای زیادی هم به خودم دادم که اغلب شامل کمک کردن به دیگران، شاد کردن دیگران و چیزهایی از این...