عوامل موفقیت در شبکه های اجتماعی چیست؟

امروزه کسب موفقیت در شبکه های اجتماعی و صفحات مجازی از اهمیت بالایی برخودار شده است. ابتدا اجازه دهید منظور از موفقیت در این فضاها را شرح دهیم.

چنانچه شما اداره کننده ی یک کسب و کار هستید، میزان موفقیت شما در شبکه های اجتماعی برابر است با نرخ مشتریان بالقوه (که در واقع همان کاربرانی هستند که از صفحات مجازی شما دیدن می کنند) به مشتریان بالفعل. بنابراین هر چه این نرخ بالاتر باشد نشان دهنده ی میزان موفقیت شما در این شبکه ها به شمار می رود.

در این میان واضح است که هر چه محبوبیت صفحه ی شما بیشتر باشد این نرخ با احتمال بیشتری افزایش پیدا خواهد کرد. منظور از محبوبیت این است که صفحه ی شما باید دنبال کننده های بیشتری داشته باشد و همین طور هر مطلبی که منتشر می کنید به طور مجزا میزان بازدید زیادی داشته باشد. هرچه تعداد بازدیدکنندگان از صفحات شما بیشتر باشد این افراد با احتمال بیشتری تبدیل به یک مشتری بالفعل برای کسب و کار شما خواهند شد.

حالا می خواهیم بررسی کنیم که چه عواملی میزان موفقیت شما را برای به دست آوردن محبوبیت بیشتر افزایش خواهند داد.

  1. تعدد به روز رسانی ها 

    شاید مهمترین نکته در کسب موفقیت در فضاهای اجتماعیِ مجازی تعدد به روزرسانی ها می باشد. کاربران عادی که در واقع اکثریت کاربران وب را تشکیل می دهند، در وهله ی اول جذب صفحاتی می شوند که به طور مداوم به روز رسانی می شوند (فارق از اینکه آیا مطالب منتشر شده با ارزش هستند یا خیر). بنابراین صفحاتی که دیر به دیر به روزرسانی می شوند نمی توانند انتظار محبوبیت بالایی داشته باشند مگر اینکه این صفحات متعلق به اشخاص خاصی از قبیل سلبریتی ها و یا شخصیت های مهم سیاسی و اجتماعی باشند. اما سایرین بایستی به طور منظم و
    مداوم مطالب جدیدی را منتشر نمایند.

  2. کیفیت مطالب منتشر شده

    دومین نکته ی مهم کیفیت مطالب منتشر شده است. مطالب با ارزش به تدریج طرفداران خاص خود را پیدا خواهند کرد. شاید سرعت این روش چندان بالا نباشد اما ماندگاری چنین صفحاتی در آینده بسیار بالاتر خواهد بود.

  3. چالش ها و مسابقات

    راه اندازی چالش ها و مسابقات و هر چیزی که باعث شود افراد علاقمند به برقراری تعامل با صفحات مجازی شوند در کسب محبوبیت برای این صفحات بسیار حائز اهمیت است. حتی پرسیدن سوالات ساده باعث می شود که افراد ناخواسته اقدام به پاسخگویی کنند و همین امر تعاملات آن صفحه را بالا خواهد برد.

  4. پاسخگویی به سوالات و کامنت ها

    خدمات مشتریان در هر فضایی از جمله فضاهای مجازی دارای اهمیت بالایی است. افراد دوست دارند که پاسخ سوالات خود را دریافت کنند و اگر چندین بار با عدم دریافت پاسخ مواجه شوند آن صفحه را ترک خواهند کرد. همانطور که اگر فردی وارد مغازه ی شما شده و قیمت جنسی را سوال کند و شما هیچ پاسخی به وی ندهید، مشتری قطعا مغازه ی شما را ترک کرده و دیگر هرگز به آنجا رجوع نخواهد کرد. بنابراین همواره پاسخگوی سوالات مشتریان خود باشید، حتی اگر نمی توانید پاسخ تمام کامنت ها را بدهید آنهایی را که شامل سوال می باشند حتما پاسخ دهید.

  5. عکس و ویدئو به جای متن

    امروزه با توجه به مشغله های زیاد و کمبود وقت، تعداد بسیاری از افراد علاقه ای به خواندن متن های طولانی ندارند بلکه ترجیح می دهند اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق تصاویر و ویدئو ها به دست آورند. بنابراین سعی کنید که محتوای مورد نظر خود را بیشتر از طریق تصاویر و ویدئو ها منتشر نمایید.

همانطور که حتما تا کنون متوجه شده اید، کسب محبوبیت در فضاهای مجازی کار ساده ای نبوده و نیازمند صرف زمان و انرژی زیادی است و مانند هر کار دیگری بایستی قدم به قدم و با برنامه ریزی در آن پیش رفت.

آیا خریدن صفحات اجتماعی مجازی خوب است یا نه؟

امروزه با به وجود آمدن تعداد کثیری از شبکه‌های اجتماعی و با توجه به محبوبیت این فضاها در میان افراد و همچنین صاحبان کسب و کار، شاهد ایجادِ مشاغل کاذب بسیاری در فضای وب هستیم. یکی از این مشاغل کاذب این است که عده‌ای از افراد مدتی از وقت خود را صرف ایجاد کردن صفحه‌ای در یکی از رسانه‌های اجتماعی به عنوان مثال اینستاگرام که در حال حاضر از محبوبیت بالایی برخوردار است کرده و تلاش ‌می‌کنند محبوبیتِ صفحه ی ایجاد شده را با قرار دادن تصاویر و یا متونی که مورد علاقه ی مخاطبان ‌می‌باشد بالا ببرند. زمانی که صفحه ی مورد نظر دارای تعداد مشخصی فالوئر شد اقدام به فروش آن به افراد و یا کسب و کارها ‌می‌نمایند.

افراد نیز که تمایل دارند ره چند ساله را یک شبِه طی کنند به سراغ این صفحات رفته و در مقابل هزینه‌های بالایی اقدام به خرید این صفحات ‌می‌نمایند. اما آیا این کار نتیجه بخش است یا خیر؟

جواب این است: مسلما خیر.

به هیچ عنوان نباید چنین صفحاتی را خریداری نمود. چرا که این صفحات دارای گروه خاصی از مخاطبان هستند که به مطالبی که در گذشته بر روی این صفحات قرار ‌می‌گرفته علاقمند بودند و به همین دلیل آن صفحه را دنبال ‌می‌کردند. اکنون شما با خریدن این صفحه مسلما قصد دارید که مطالب مرتبط با کار خود را در آن قرار دهید. بنابراین شما گروهی از مخاطبین دارید که به هیچ عنوان مخاطبینِ اصلی شما نیستند و نخواهند بود. افراد با مشاهده‌ی اینکه کلیه‌ی مطالب قبلیِ صفحه به طور کلی پاک شده است و مطالب جدیدی بر روی صفحه قرار ‌می‌گیرد به طور ناخودآگاه اعتماد خود را به آن صفحه کاملا از دست داده و به سرعت آن را ترک ‌می‌کنند.

این امر از شما ردپایی منفی به جا ‌می‌گذارد که در ذهن افراد باقی ‌می‌ماند. در واقع مخاطبین، شما را در سطح پایینی تصور خواهند کرد چرا که همواره شاهد بوده‌اند که کسب و کارهای خوب از ابتدا به درستی کار ‌می‌کنند. در فضای وب هیچ چیزی بدتر از به جا گذاشتن اثری منفی نیست.

بنابراین چنانچه قصد دارید بودجه‌ی زیادی را بر روی رسانه‌های اجتماعی سرمایه‌گذاری نمایید توصیه ‌می‌شود که یک نفر را صرفا برای این امر استخدام نموده و همان هزینه‌ای را که برای خریدن صفحات مجازی در نظر گرفته بودید به کارمند خود پرداخت نمایید تا ایشان به طور کامل بر روی این کار تمرکز نموده و برای شما ایجاد محبوبیت نمایند. به این ترتیب شاهد رشد سریع و صحیح کسب و کار خود در فضاهای مجازی خواهید بود بدون اینکه اثری منفی از شما به جا بماند.

بهتر این است که یک سال زمان در نظر گرفته و قدم به قدم در فضاهای مجازی فعالیت نمایید و مخاطبین خاصِ خود را به دست آورید تا اینکه با سرمایه‌گذاری اشتباه برای خریدن یک صفحه‌ی اجتماعی هم بودجه‌ی خود را به هدر داده و هم لطمات جبران ناپذیری به کسب و کار خود وارد نمایید.

نگاهتان به کسب و کارتان یک نگاه بلند مدت باشد. عجله نداشته باشید.

فردی که قدم‌هایش را به درستی طی می‌نماید شاید در ابتدای مسیر پیشرفتش کند باشد اما به زودی رشد او تصاعدی شده و همواره هم در مسیر رشد باقی خواهد ماند و این در حالی است که افراد عجول همگی حذف شده‌اند.

به جای طی کردن دوباره و دوباره‌ی یک مسیر، هر مسیر را فقط یک‌ بار طی نمایید اما به درستی.

 

عروسی

عروسی می گیریم که هدیه بگیریم. هدیه هامان را می فروشیم که بدهی های عروسی مان را بدهیم. معامله ی جالبی است.

آدم‌های ماست

بعضی آدم‌ها هم هستند كه مهم نيست چه اتفاقی افتاده باشد؛ چقدر بزرگ، چقدر هيجان انگيز، چقدر ناراحت‌كننده يا چقدر هر چيزِ ديگر؛ اين آدم‌ها همواره نقشِماسترا به خوبي ايفا می‌كنند، آن هم از نوع بسيار كم چرب.

اندر مصائبِ دو اسمِ بودن

قديم ها باب بود كه براي بچه ها دو تا اسم انتخاب ميكردن. اسمِ شناسنامه اصولا يه اسمِ مذهبي بود و اسم مستعار يه اسم نسبتا فانتزي. در خيلي از فرهنگ ها دو اسمِ بودن رواج داره اما در فرهنگِ ما دليل  اصليش اين بوده كه پدر و مادرها دچارِ سردرگمي شده بودند. از يك طرف فكر ميكردن كه اگر بچه هاشون اسامي مذهبي داشته باشن در آينده در مدرسه، دانشگاه، محل كار و ساير اجتماعات به نفعشون خواهد بود!!!! اما از طرف ديگه كاملا نگران بودن كه بچه ها اون اسامي رو نپذيرن و دوست نداشته باشن. بنابراين به راهِ حل عجيب و غريبي رو آوردن كه در عمل واقعا راه حل به حساب نمي اومد. خانواده ي ما هم از جمله ي خانواده هايي بود كه دو اسمِ بودن از سال ها قبل در اون باب بود. اين مساله حتي در نسل هاي جديدِ ما هم به چشم ميخوره.

نتيجه چيه؟ بچه تا هفت سالگي خودش رو با يه اسمي ميشناسه، بعد واردِ مدرسه ميشه، هرچي صداش مي زنن متوجه نميشه که با کی هستن، چون اصلا نمي فهمه چرا بايد به اسم ديگه اي صداش بزنن. پيش بيني ها هم دُرُست از كار در مياد و بچه ها اسامي شناسنامه هاشون رو دوست ندارن. بنابراين همه جا خودشون رو با اسم مستعارشون معرفي مي كنن. اما اون يكي اسم قرار نيست كه دست از سرِ شما برداره، چون تويِ تمامِ مدارك شناساييِ شما ثبت شده.

بسياري از اين بچه ها با نفرت از اسم شناسنامه شون استفاده مي كنن تا زماني كه بتونن تغييرش بدن كه خُب تغيير دادنش هم مسلما كار آسوني نيست، چون اصولا اسامي مذهبي هستن.

اما درصد بسيار كمي از اين بچه ها هم هستن كه بر حسبِ اتفاق، اسمِ شناسنامه شون رو به اسمِ مستعارشون ترجيح ميدن و اتفاقا اوضاع براي اون ها سخت تر هم هست. چرا؟ چون اين افراد دو شخصيتِ كاملا متفاوت در داخل و خارج از خونه پيدا مي كنن. در ذهنِ اين افراد جدولي تشكيل ميشه كه در اون صداي هر فردي در مقابلِ يكي از دو اسم قرار ميگيره، يعني صداي افراد معادل ميشه با همون اسمي كه از روز اول فرد رو با اون اسم صدا زدن و اگر روزي تصميم بگيرن از اون يكي اسم استفاده كنن فرد تشخيص نميده كه دارن اونو صدا مي زنن و احساس خیلی عجیب و غریبی بهش دست میده.

اين افراد وقتي كه ازدواج مي كنن مشكلات بزرگتر هم ميشه. چون حالا دو تا خانواده وجود داره، پس ديگه فقط بحثِ دوستان و همكاران نيست، بلكه قضيه ي خانواده هاست كه همزمان با هم در جاهاي مختلف قرار ميگيرن و فردِ بينوا رو موردِ خطاب قرار ميدن. اين وسط همسرِ اون فرد هم كه از همه نزديك ترِه قطعا دچار سردرگمي ميشه.

مطمئنم هيچ پدر و مادري هرگز به اين چيزها فكر هم نكرده زماني كه داشته از اين راه حل عجيب و غريب استفاده ميكرده.

لطفا سرنوشت بچه هامون رو تحتِ تاثیر اعتقاداتِ شخصيمون که ممکنه چند سال بعد به غلط بودنشون پی ببریم قرار ندیم و بپذيريم كه ما صرفا واسطه ي به وجود آمدن ها هستيم و البته مسئولِ محافظت از چيزي كه به وجود مياريم اما نه هيچ چيزي بيشتر از اين. نه مالك هستيم و نه تعيين كننده ي هيچ مسيري. پس سعي كنيم بي طرف باقي بمونيم، حتي در انتخابِ اسم.

 


پی نوشت: من توی فکرهام یا رویاهام زمانی که میخوام با خودم صحبت کنم یا خودم رو صدا بزنم همیشه از اسم مستعارم استفاده میکنم، با اینکه اسم شناسنامه ام رو بیشتر دوست دارم. مغز آدم خیلی عجیب و غریبه.

شما هم تجربه ای از دو اسم ِ بودن دارید؟ برام بنویسید دوست دارم تجربه تون رو بخونم. 🙂