روزانهنگاری – سهشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۱
صبح رفتم ناخنهایم را درست کردم. کدام آدم عاقلی قبل از تور نظافت ناخنهایش را درست میکند؟ چارهای نبود، دیگر هیچ فرصتی برایش ندارم. تایپ کردن با ناخنهای کوتاه و مرتب چقدر لذتبخش است.
بعضی وقتها هوس میکنم که با دیگران مسابقهی تایپ بدهم. سایتهایی هستند که در آنها آنلاین با دیگران رقابت میکنی؛ تایپ فارسی و انگلیسی. من هم گاهی شرکت میکنم. امتیاز جمع میکنم و در رقابتهای سختتر که در آنها تایپیستهای سریعتر متنهای سختتری را تایپ میکنند شرکت میکنم و سعی میکنم سریعتر و دقیقتر تایپ کنم. برای من که تایپ کردن سریع را دوست دارم تفریح جالبی است.
برای مسافر کوچک بادکنک هلیومی به شکل یونیکورن خریدم. قرار است با یونیکورن به استقبالش برویم و امیدوار باشیم که این بادکنک بتواند بچه را تا قزوین سرگرم نگه دارد. شاید هم بهتر است امیدوار باشیم بچه بعد از یک سفر طولانی jet lag باشد و تمام مسیر را بخوابد تا اذیت نشود، شاید هم چند بسته پاستیل بیشتر از بادکنک بتواند سرگرمش کند. واقعا نمیدانم. من از دنیای بچهها هیچ چیز نمیدانم. در مقابل آنها کاملا گیج و سردرگمم. از هر گونه مواجهای با بچهها پرهیز میکنم، انگار که یک چیز داغی دست آدم باشد و بخواهد در اولین...