روزانهنگاری – سهشنبه بیست و یکم تیر ۱۴۰۱
بعد از صبحانه، ناگهان به ذهنم زد که یک روزهی ۲۴ ساعتهی دیگر هم داشته باشم. نمیدانم چرا به ذهنم زد اما تصمیم گرفتم اجرایش کنم. تا پایان تیر ماه که نقطهی هدف من است چیز زیادی باقی نمانده و من باید تا رسیدن به این نقطهی هدف تمام توانم را بگذارم. البته که برنامهای که در مدت هفت ماه گذشته انجام دادهام قرار نیست یک برنامهی موقتی باشد، بلکه من به چشم یک سبک زندگی جدید به آن نگاه میکنم که برای تمام عمر قرار است ادامه دهم.
اما در طول این مسیر من در حال آزمون و خطا کردن روی بدنم هستم تا ببینم چه روشی بهترین تاثیرگذاری را روی بدن من دارد. به همین دلیل هر بار نقاط هدف را مشخص میکنم و تا رسیدن به آن نقاط روشهای جدید را با جدیت دنبال میکنم، سپس با توجه به نتیجهی آزمایش، تصمیمگیری میکنم که چطور به مسیر ادامه دهم. (در مورد این سفرِ سلامتی بعدا مفصل مینویسم)
به قول استاد عزیز: «برای رسیدن به هدفت چه چیزهایی را حاضری قربانی کنی؟ از چه چیزهایی حاضری بگذری برای رسیدن به هدفی که داری؟»
من در این مدت از لذتهای بسیار زیادی گذشتم چون هدف مهمی (سلامتی) در ذهنم داشتم. بارها و...