روزانه‌نگاری – یکشنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۱

دیشب بادْ وحشی شده بود، یک لحظه آرام و قرار نداشت و تا صبح هم آرام نگرفت. البته که حسش حس خشم و غصب نبود. بیشتر حس شور و شوق بود، حس سرزندگی. در باد نیروی قدرتمندی نهفته است که انسان را به هیجان وامی‌دارد. وقتی که باد با شدت می‌وزد انگار که یک جور احساس زنده بودن را منتقل می‌کند، انگار که دوست داری پرواز کنی، دوست داری با باد بروی به دوردست‌ها، دوست داری بدانی در ذهن باد چه می‌گذرد، از کجا گذر کرده تا به تو رسیده است، چه چیزهایی دیده است، چه کارهایی کرده است. باد در حرکت است؛ همواره و همیشه و هرگز ساکن نمی‌ماند. باد انرژی‌ای در جریان و روان است و این ویژگیِ باد مرا هیجان زده می‌کند. حتی آب ممکن است یک‌جا بند شود، انقدر بند شود تا بخار شود. آتش هم که پایش همیشه بند است. اما باد روان است؛ جاری، در حرکت، پر جنب و جوش. باد جوان است، شور و شوق دارد، انرژی دارد؛ چه به صورت نسیم ملایمی باشد چه به شکل یک جریان وحشی در هر صورت ساکن نیست. شاید تنها منبع انرژی‌ای باشد که همواره در جریان است. باد شوقِ حرکت کردن را در آدم ایجاد می‌کند. باد...

ادامه مطلب