روزانه‌نگاری – ۱۹ شهریور ۹۹

عجب روز خوبیه امروز، یه روز عالی، هوا عالیه؛ تمیز و خنک. با اینکه ساعت نزدیک هشته اما هنوز سکوت کاملی همه جا برقراره، هم توی کوچه، هم سمت حیاط و هم توی راه پله‌ها،‌ هیچ صدایی شنیده نمیشه. انگار که تمام دنیا در آرامشه. من به این روز زیبا لبخند می‌زنم. خدایا هزار مرتبه شکرت که یک بار دیگه چشم باز کردم به روی ماه زندگی. یک روز دیگه فرصت دارم برای بودن و رسیدن به خواسته هام. واقعا چی لذت بخش‌تر از این! یک روز دیگه فرصت  آرزو کردن و امید داشتن برای رسیدن به آرزوها. خدایا صد هزار مرتبه شکرت. زندگی واقعا یه هدیه‌ی شگفت‌انگیزه که هر روز صبح از نو به آدم اعطا میشه، بازش می‌کنی و با یک دنیا شگفتی مواجه میشی. فکر کن که یه نفر هر روز صبح بیاد به تو یه هدیه بده، چقدر ذوق داری که ببینی امروز داخل بسته‌ی هدیه‌ات چی هست. اونوقت هدیه‌ی فوق‌العاده و بی‌نظیری مثل زندگی هر روز صبح به ما داده میشه که داخلش به اندازه‌ی بیست و چهار ساعت اتقافات شگفت‌انگیز هست. یعنی مثل بقیه‌ی هدایا نیست که در عرض چند لحظه بازش می‌کنی و تموم میشه. برای فهمیدن اینکه داخل هدیه‌ی زندگی چی هست بیست و چهار...

ادامه مطلب