روزانه‌نگاری – جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱

با وانت رفتیم و با کپچر برگشتیم. یک مرتبه یک ارتقای چند صد پله‌ای داشتیم. از نشستن در یک وجبی شیشه با صد کیلو بار روی پاهایمان، بدون ضبط صوت و با تکان‌های شدید رسیدیم به گرمکن صندلی و سیستم صوتی عالی و حرکت نرم و روان.  موادی که در ساخت داخل کپچر استفاده شده است بوی خاصی دارد که حال من را بد می‌کند. اما سعی می‌کنم به آن توجه نکنم و به جایش خوبی‌هایش را ببینم.  بالاخره با تلاش و ممارست فراوان موفق شدم لپ‌تاپم را به آخرین نسخه‌ی سیستم عامل ارتقا دهم؛ نسخه‌ی ۱۳ (MacOS Ventura). می‌نویسم تا یک زمانی بخوانم و تعجب کنم از اینکه در زمانه‌ی نسخه‌ی 13 می‌زیسته‌ام. در حال حاضر من مجهز به جدیدترین نسخه‌ی سیستم عامل مک هستم‌. چیزی که جالب است این است که من در این گوشه‌ی دنیا با این اوضاع اینترنت کاملا در سطح کسی هستم که الان در آمریکا زندگی می‌کند و به اینترنت پرسرعت دسترسی دارد. فرقی نمی‌کند کجا زندگی می‌کنی؛ اگر خواسته‌ات به اندازه‌ی کافی بزرگ باشد قطعا شرایط طوری رقم می‌خورد که تو به خواسته‌ات برسی. هوا ناگهان بسیار سرد شد؛ سرد و ابری. جاده‌ی قزوین را مه گرفته بود و من چقدر عاشق این مدل آب و هوا...

ادامه مطلب