عاشقت بودن سخت است، عاشقت نبودن از آن هم سختتر.
اینقدر مصرانه بر اثبات نبودنت پافشاری نکن، مدتهاست که میدانم نیستی، هرگز هم نبودهای و مرا تنها خیال ِ بودنت بود که به بودن وامیداشت.
در هیاهوی این بازی کودکانه که گاهی خشن میشود و اغلب تا سر حد ممکن احمقانه، خندیدنت قرار نیست که بتواند دردی را دوا کند حتی اگر این چنین مستانه باشد که ندانسته صحه میگذاری بر ابلهانه بودن هر آنچه از باور بیهودگیاش میهراسی.
تافته ای از احساسات ِ به هم بافته که تنها خاصیتش شاید این باشد که خاطره ی بودن را زنده نگه می دارد
اگر ندیده بودمت زندگیام شکل دیگری میداشت که به خوشبختی حتی شبیه هم نبود.
مریم کاشانکی
من زندگی کردن را ذره ذره یاد گرفتم؛ سی سالگی سرآغاز تحولی بزرگ در من بود. کشف مسیرهای جدید، کشف شاد بودن و لذت بردن از اتفاقات ریز و درشت، کشف عاشقی، کشف ساده گرفتن زندگی، کشف خندیدن از ته دل و خلاصه کشف هر چیزی که میتوانست از من آدم بهتری بسازد.
تازهترین نوشتهها
- به چشمهای خودت نگاه کن15 مهر 1403 - 7:52 ق.ظ
- حکومت خودمختار حسها13 مهر 1403 - 11:56 ب.ظ
- رابطهی جورابی12 مهر 1403 - 11:06 ب.ظ
- اسبهای وحشی درون11 مهر 1403 - 11:56 ب.ظ
- وزن سنگین سوال10 مهر 1403 - 12:13 ق.ظ
حساب کاربری
تازهترین نوشتهها در کانال تلگرام
خودزیستی دربارهی
«اصیل زیستن»
است.
دربارهی «خود بودن» و ذات یکتای خود را زندگی کردن.