,

مسیری که در آن آرامش داری

اولین یادداشت سایتم را ۱۰ شهریور ۱۳۹۳ منتشر کرده‌ام؛ درست یازده سال پیش در چنین روزی.

این است:

خسته‌ام !!!

کاملن احساس و حال و هوایم هنگام نوشتن این یادداشت را به خاطر می‌آورم، از بعضی چیزها در روابط شاکی بودم و همین دست‌مایه‌ی نوشتن این یادداشت شده بود. البته قبل‌تر که وب‌سایت نداشتم آن را در فیسبوک منتشر کرده بودم، شاید بتوانم بگویم که واقعن نخستین یادداشت جدی من بوده است. پیش از آن تجربه‌ام از نوشتن محدود می‌شد به چند سال روزانه‌نویسی مستمر در دوران نوجوانی که بیشتر شبیه گزارش روز بودند تا روزانه‌نویسی واقعی (متاسفانه همه را دور ریختم) و انشا‌ء‌نویسی در مدرسه.

به تاریخ‌ها که نگاه می‌کنم می‌بینم که اغلب اوقات پراکنده نوشته‌ام، گاهی هم توانسته‌ام به نوشتنِ مستمر پایبند بمانم. یک زمانی در اینستاگرام و مدتی هم در تلگرام می‌نوشتم و همان یادداشت‌ها را در وب‌سایت هم منتشر می‌کردم.

امروز را به خودم یادآوری کردم که یادم بماند از خیلی قبل‌تر نوشتن برایم مهم بوده است اما هیچ‌گاه آن را جدی نگرفته‌‌ام. وقتی وب‌سایت را راه‌اندازی کردم هدف اصلی‌ام این بود که جایی برای نوشتن داشته باشم، سپس عکس‌ها به آن اضافه شدند و گاهی هم آموزش. همیشه دوست داشتم هر کاری که انجام می‌دهم زیر یک سقف انجام دهم چون توانم برای متمرکز ماندن روی چند فضا همیشه محدود بوده است.

بعدتر فهمیدم که باید حتی شاخ‌ و برگ‌های اضافی را هم حذف کنم و و زیر همان یک سقف هم روی یک کار متمرکز باشم، بعدتر از آن‌ حتی فهمیدم که اگر می‌نویسم باید بکوشم گوشه‌ای را بگیرم و در نوشتن روی همان گوشه متمرکز باشم. نه اینکه بدانم چه گوشه‌ای اما می‌دانم که این برایم مفیدتر است.

در این سال‌ها همواره پراکنده‌‌کاری داشته‌ام، روی مهارت‌های مختلفی متمرکز شده‌ام و هر بار مدتی به یک مهارت تازه پرداخته‌ام. مجموعه‌ی آن‌ها برایم مفید بوده‌اند؛ هم دید تازه‌ای به من داده‌اند و هم سبب شده‌اند که بتوانم روی فضای وب‌سایت کنترل و مدیریت بهتری داشته باشم. شاید اصلی‌ترین دلیل این پراکنده‌کاری این بوده که نمی‌دانستم نوشتن مرا به کجا خواهد رساند، مسیری نبوده که برایم روشن باشد، صرفن راهی برای کسب آرامش درونی بوده است.

اما حالا که تمام آن مسیرها را طی کرده‌ام می‌فهمم که هیچ مسیری در زندگی یک مسیر روشن نیست و هیچ مسیری لزومن تو را به جایی که انتظارش را داری نمی‌رساند، پس بهتر نیست که دست‌کم در مسیری باشی که در آن آرامش داری؟

الهی شکرت…

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *