خسته‌ام !!!

من از نبودن‌ها خسته‌ام،

از بودن‌های عین ِ نبودن خسته‌ام.

از حرفهایی که زده می‌شوند خسته‌ام،

از حرفهایی که باید زده شوند اما نمی‌شوند خسته‌ام.

من از پیوندها خسته‌ام؛

پیوندهایی آنقدر سست که با نگاهی تلخ پاره می‌شوند و آنقدر محکم که همیشگی‌اند.

من از تکرارها از یادآوریها خسته‌ام.

از مثلا محبت‌های بی سر و ته،

از همراهی‌های نصفه و نیمه،

از کنجکاویهای تاسف‌آور،

از دیدارهای اجباری،

از مکالمات بی‌هدف،

من از دلخوریها خسته‌ام.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *