اندر مصائبِ دو اسمِ بودن
قديم ها باب بود كه براي بچه ها دو تا اسم انتخاب ميكردن. اسمِ شناسنامه اصولا يه اسمِ مذهبي بود و اسم مستعار يه اسم نسبتا فانتزي. در خيلي از فرهنگ ها دو اسمِ بودن رواج داره اما در فرهنگِ ما دليل اصليش اين بوده كه پدر و مادرها دچارِ سردرگمي شده بودند. از يك طرف فكر ميكردن كه اگر بچه هاشون اسامي مذهبي داشته باشن در آينده در مدرسه، دانشگاه، محل كار و ساير اجتماعات به نفعشون خواهد بود!!!! اما از طرف ديگه كاملا نگران بودن كه بچه ها اون اسامي رو نپذيرن و دوست نداشته باشن. بنابراين به راهِ حل عجيب و غريبي رو آوردن كه در عمل واقعا راه حل به حساب نمي اومد. خانواده ي ما هم از جمله ي خانواده هايي بود كه دو اسمِ بودن از سال ها قبل در اون باب بود. اين مساله حتي در نسل هاي جديدِ ما هم به چشم ميخوره.
نتيجه چيه؟ بچه تا هفت سالگي خودش رو با يه اسمي ميشناسه، بعد واردِ مدرسه ميشه، هرچي صداش مي زنن متوجه نميشه که با کی هستن، چون اصلا نمي فهمه چرا بايد به اسم ديگه اي صداش بزنن. پيش بيني ها هم دُرُست از كار در مياد و بچه ها اسامي شناسنامه هاشون رو دوست ندارن. بنابراين همه جا خودشون رو با اسم مستعارشون معرفي مي كنن. اما اون يكي اسم قرار نيست كه دست از سرِ شما برداره، چون تويِ تمامِ مدارك شناساييِ شما ثبت شده.
بسياري از اين بچه ها با نفرت از اسم شناسنامه شون استفاده مي كنن تا زماني كه بتونن تغييرش بدن كه خُب تغيير دادنش هم مسلما كار آسوني نيست، چون اصولا اسامي مذهبي هستن.
اما درصد بسيار كمي از اين بچه ها هم هستن كه بر حسبِ اتفاق، اسمِ شناسنامه شون رو به اسمِ مستعارشون ترجيح ميدن و اتفاقا اوضاع براي اون ها سخت تر هم هست. چرا؟ چون اين افراد دو شخصيتِ كاملا متفاوت در داخل و خارج از خونه پيدا مي كنن. در ذهنِ اين افراد جدولي تشكيل ميشه كه در اون صداي هر فردي در مقابلِ يكي از دو اسم قرار ميگيره، يعني صداي افراد معادل ميشه با همون اسمي كه از روز اول فرد رو با اون اسم صدا زدن و اگر روزي تصميم بگيرن از اون يكي اسم استفاده كنن فرد تشخيص نميده كه دارن اونو صدا مي زنن و احساس خیلی عجیب و غریبی بهش دست میده.
اين افراد وقتي كه ازدواج مي كنن مشكلات بزرگتر هم ميشه. چون حالا دو تا خانواده وجود داره، پس ديگه فقط بحثِ دوستان و همكاران نيست، بلكه قضيه ي خانواده هاست كه همزمان با هم در جاهاي مختلف قرار ميگيرن و فردِ بينوا رو موردِ خطاب قرار ميدن. اين وسط همسرِ اون فرد هم كه از همه نزديك ترِه قطعا دچار سردرگمي ميشه.
مطمئنم هيچ پدر و مادري هرگز به اين چيزها فكر هم نكرده زماني كه داشته از اين راه حل عجيب و غريب استفاده ميكرده.
لطفا سرنوشت بچه هامون رو تحتِ تاثیر اعتقاداتِ شخصيمون که ممکنه چند سال بعد به غلط بودنشون پی ببریم قرار ندیم و بپذيريم كه ما صرفا واسطه ي به وجود آمدن ها هستيم و البته مسئولِ محافظت از چيزي كه به وجود مياريم اما نه هيچ چيزي بيشتر از اين. نه مالك هستيم و نه تعيين كننده ي هيچ مسيري. پس سعي كنيم بي طرف باقي بمونيم، حتي در انتخابِ اسم.
پی نوشت: من توی فکرهام یا رویاهام زمانی که میخوام با خودم صحبت کنم یا خودم رو صدا بزنم همیشه از اسم مستعارم استفاده میکنم، با اینکه اسم شناسنامه ام رو بیشتر دوست دارم. مغز آدم خیلی عجیب و غریبه.
شما هم تجربه ای از دو اسم ِ بودن دارید؟ برام بنویسید دوست دارم تجربه تون رو بخونم. 🙂
سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به این خوبی سپاسگزارم
عالی بود منم دقیقا همین مشکل و دارم و واقعا ناراضیم و شخصیتمو نابود کرده
بله، متاسفانه خیلی سخته 🙁