خلقِ هنرمندانه
متاسفانه یا خوشبختانه قویترین حس من در میان حسهای پنجگانه، شنوایی است. این را هم شنواییسنجی ثابت کرده است و هم تجربهی زیسته.
در تست شنوایی ضعیفترین صداها را در تمام فرکانسها میشنیدم، طوری که تستگیرنده با تعجب نگاهم میکرد و دستآخر هم به شوخی گفت که شما زیادی میشنوی.
همین زیادی شنیدن اغلب اوقات روند زندگی و خوابم را مختل میکند. صداهای تکرارشونده به ویژه با برخی ضربآهنگهای خاص برایم بسیار آزاردهنده میشوند و خیلی از موزیکها را اصلن نمیتوانم گوش دهم.
فقط وقتی نمیشنوم که غرق در فکر یا کاری باشم. این را هم بسیار تجربه کردهام.
خیلی اوقات چیزهایی را شنیدهام که قرار نبوده بشنوم یا بهتر بوده که نمیشنیدم. دردسرهای حاصل از این زیاد شنیدن سبب شده است که در یک کار به استادی برسم: «نشنیده گرفتن آنچه شنیده شده است.»
چهرهام حتی به قدر یک خط افتادن گوشهی چشم هم تغییر نمیکند و گوینده (گاهی هم گوزنده) را کاملن خیالآسوده میکند از اینکه من نشنیدهام.
تمرین کردهام که وقتی صدایی باعث آزارم است خودم را به جهان دیگری پرتاب کنم و حتی توانستهام برخی از صداها (مثل صدای عبور مکرر ماشینها از خیابان اصلی) را تبدیل به موسیقی متن جهانِ خوابهایم کنم.
اما چیزی که همواره حیرتزدهام میکند این است که چطور صداهای موجود در طبیعت هرگز آزارنده نمیشوند؟ میتوان ساعتها به صدای دریا گوش سپرد و خم به ابرو نیاورد، میتوان صدای هر پرندهای را جداگانه دنبال کرد و از هر کدام لذت ویژهای برد، صدای دلهرهآور باد، آوای شبانهی جیرجیرکها، صدای پرطنین رودخانه، صدای شهوتانگیز رعدوبرق، یا صدای نوازشگر باران هر کدام به طریقی گوشنوازند.
نمیگویم که ما آدمها نتوانستهایم صداهای گوشنواز ایجاد کنیم، اتفاقن به نظرم اکثر سازها معجزههای دستساز آدمیزادند، یا نمیگویم که من از آن آدمهای حساسم که فقط صدای مهربان پیانو برایم قابل شنیدن است، اتفاقن نتهای کشیده و شفاف گیتار الکتریک همیشه برایم شهوتانگیزند، یا صدای پرحجم و پختهی گیتار بیس دلم را میلرزاند و صدای درامز و کاخن انگیزههای خفتهام را بیدار میکنند.
با اینحال هیچ کدامشان را نمیشود همیشه شنید، لااقل من نمیتوانم. اما همیشه میتوانم در طبیعت باشم و بشنوم و همچنان مشتاقتر باشم به شنیدن.
بهویژه حالا که سه روز است صدای دستگاه علفزنی دمار از روزگارم در آورده است خیلی بیشتر میاندیشم به اینکه خداوند همه چیز را طوری هنرمندانه خلق کرده است که نه هرگز از مد میافتند، نه گوشخراش میشوند و نه تکراری و آزاردهنده.
(کدام حس شما از همه قویتر است که اگر شما را دیدیم حواسمان باشد؟)
الهی شکرت…
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.