آدم از دردسر، سردرد میگیرد و سردرد خودش یکجور دردسر است.
البته یک وقتهایی هم گرفتار دردسری اما سردرد نداری، یا سردرد داری اما چندان دردسرساز نیست.
ترجیح میدهی سردرد داشته باشی بیدردسر یا دردسر داشته باشی بیسردرد؟
سرت درد میکند یا درت سرد میکند؟
آیا سرت درد میکند برای دردسر؟
آیا سردرد برایت دردسرساز است یا با یک قرص نابودش میکنی؟
به چه چیزی میگویند دردسر؟
دردسر مساوی است با «درد+سر» یعنی دردی که در سر است پس قاعدتن با سردرد فرقی ندارد. اما عملن فرق دارد.
آیا من سردرد دارم یا دنبال دردسر میگردم که دارم اینها را دنبال هم ردیف میکنم؟
چرا اینها در عین شبیه بودن متفاوتند؟
البته آنقدرها هم متفاوت نیستند، به هر حال یک نسبتهایی با هم دارند.
شما را با سردردها یا دردسرهایتان تنها میگذارم.
الهی شکرت…