عروسی می گیریم که هدیه بگیریم. هدیه هامان را می فروشیم که بدهی های عروسی مان را بدهیم. معامله ی جالبی است.
بایگانی برچسب برای: معامله
بچه که بودیم این معامله ی جوجه رنگی در مقابلِ نونِ خشک و دمپایی پاره به نظرمون خیلی منصفانه میومد. همیشه فکر می کردیم که چقدر این پیشنهاد سخاوتمندانه است. نونِ خشک و دمپایی پاره که به هیچ دردی نمیخورن. در حالیکه در مقابلش جوجه رنگی نصیبت میشه که عشق می کنی از بازی کردن باهاش. من خودم چندین بار این معامله رو انجام دادم ولی هر بار جوجه ها به طریقی از بین رفتن. همین طور جوجه اردک ها، و بعد اون لاک پشتِ، همه ی ماهی های شبِ عید، خرگوش ها و ….
یه روایتی می گه کارِ خوبیه این کار چون حداقل چند تا از این موجودات عمرِ کوتاهشون رو خوشبخت تر از بقیه سپری خواهند کرد. یا مثلِ فیلمِ “شیندلرز لیست” هر تعدادی که میشه رو باید نجات داد. نه می تونم با اطمینان رد کنم و نه تایید، فقط به دلیلی نامعلوم دست و دلم با این روایت ها هماهنگ نمیشه. هنوز هم نمی دونم معامله کردن بر سر ِ “وجود ها” منصفانه است یا نه.
مریم کاشانکی
تازهترین نوشتهها
- چگونه مشکلات خود با آقای گلزار را حل کنید؟25 فروردین 1403 - 1:12 ب.ظ
- اهمیت شفای درون و راهکارهای دست یافتن به آن23 فروردین 1403 - 12:54 ب.ظ
- چه چیزی دوام رابطهی عاطفی را تضمین میکند؟15 فروردین 1403 - 10:45 ق.ظ
- زمستان و شروعی تازه21 اسفند 1402 - 10:11 ب.ظ
- در حوالیِ مرگ20 اسفند 1402 - 12:16 ق.ظ