عشق (نقطه)

تو ای پریشانی و آرامشِ توأمان تو ای مرا در برگرفته ای نتوان فراموشت کرد‌ِ همیشگی تو ای جاری در روزها و شبهایم ای نبودنت بودنِ بي پايانِ درد اي هميشه و همه جا و همه كس تو را چگونه بنويسم كه بگنجي در كلماتم؟ می‌نویسم «عشق (نقطه)» و نمی روم سرِ خط كه بعد از عشق ديگر جايي براي رفتن نیست.

ادامه مطلب

رقص دستانت

کدام ترانه را می سرائی در رقص دستانت که اینگونه بی تاب می شوم؟ چه می شود اگر بیایی و بمانی و برقصند دستانت تا ابد و بروم آن سوی آنچه بی تابی اش می نامم و برود از دلم هرچه دلتنگی است و بگیرم آرام در مأمن نگاهت و بمیرم بمیرم برای یک لحظه تماشای رقص دستانت….

ادامه مطلب