روزانهنگاری – جمعه ۱۸ شهریور ۱۴۰۱
صبح رکوردِ دیر بیدار شدن را زدم چون دیشب واقعا خسته بودم. نوشتم و قهوه خوردم و بعد از صبحانه یک سر رفتم پیش ساناز تا یک سری وسیله از او بگیرم. باز هم کلی با هم حرف زدیم. اصلا مگر حرفهای ما تمام شدنیاند؟! در مورد اهداف و برنامههای ساناز برای نیمهی دوم سال […]