نه سخت بگیر، نه رها کن
هیچ چیز به قدر نظم حالم را خوش نمیکند؛ جدن شیفتهی نظمدادن به فضاها هستم، نه اینکه در ذات آدم منظمی باشم، یعنی پتانسیل تبدیلشدن به نماد شلختگی را دارم که میشود مثل «حسنی»* او را وسیلهی آموزش الفبای زندگی به بچهها کرد.
اما در عین حال شیفتهی نظم هستم؛ روند تبدیلشدن یک فضای بههمریخته و نامرتب به فضایی که در آن هر چیز در جای مناسب خودش قرار دارد و حسکردن انرژیای که در این فضای نظمگرفته به جریان میافتد شوقی را در من برانگیخته میکند که جور دیگری دریافتش نمیکنم.
ویدئوهایی هم که گهگاه برای تفریح نگاه میکنم اغلب مربوط میشوند به منظمکردن فضاهای بههمریخته. حتی عاشق فیلمهایی هستم که در آنها شخصیت وارد یک مکان خراب و قدیمی و کثیف و نامرتب میشود و در طی فرآیندی آنجا را تبدیل به مکانی تمیز و مرتب و قابل سکونت میکند.
چیزی که در فرآیند نظمدهی اهمیت دارد این است که نظم ایجادشده باید قابل حفظکردن باشد؛ یعنی چیدمان وسایل باید به گونهای انجام شود که برداشتن یک وسیله سبب جابهجا شدن سایر وسایل نشود و به این ترتیب بتوان نظم را حفظ نمود. فکرکردن به همین موضوع خودش بخش جالبی از این روند است.
در مورد تمیزکردن هم جریان به همین صورت است؛ وقتی جایی کاملن تمیز میشود دیگر باید از تمیزی نگهداری کرد. شیوهی نگهداری به نظرم به مراتب مهمتر از انجامدادن بینقص کار اولیه است.
من هرگز تن به خانهتکانی به آن شکلی که از قدیم انجام میشود ندادهام، در عوض از تمیزی مراقبت میکنم. شعارم این است: «نه سخت بگیر، نه رها کن.» یعنی تمیزکاری مستمر با گامهای کوچک اما غیرسختگیرانه.
کافیست تمام نقاطی که معمولن بیش از همه کثیف میشوند را به طور دائم تمیز کنی؛ مثلن داخل و بالای یخچال، پشت اجاق گاز، داخل فرها، داخل جاکفشی، داخل کشوها و کمدها و کابینتها، لبهی پنجرهها و خود شیشهها، بالای درها، شوفاژها، کلیدپریزها و دستگیرهها. کافیست هر بار که گردگیری میکنی دست کوچکی هم به این فضاها بزنی. اصلن لازم نیست وسواس بیهوده نشان دهی؛ سریع و ساده اما دائمی.
این شیوهی من است برای تمیزکردن، بنابراین شاید هیچوقت اوضاع صد نباشد اما همیشه هشتاد است و من یک هشتاد همیشگی را به یک صدِ ششماه یکبار ترجیح میدهم؛ چون صد به سرعت رنگ میبازد، بنابراین نه تنها از تمیزی برای طولانیمدت لذت نمیبری بلکه ناچار به تحمل یک فشار طاقتفرسا هم خواهی بود.
الهی شکرت…
*حسنی نگو بلا بگو، تنبل تنبلا بگو؛ موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز واه واه واه…


دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.