من پشت دست شما بازی خواهم کرد
از دنبالکردن تکتک هدایتهایی که خداوند به شیوههای مختلف بر قلبم فرستاده است با تمام وجود راضیام.
بعضیهایشان پوستم را کندهاند، طوریکه برای جمعکردن پارههای خودم احساس پرندههایی را داشتم که ابراهیم آنها را کشت و با هم مخلوط کرد و هر بخش از این معجون را بالای کوهی قرار داد و آنها را فراخواند تا زنده شوند.
حتی گاهی که پرندهها را صدا میزدم سر یکی به تن دیگری چسبیده بود و مجبور میشدم دوباره ترکیبشان کنم.
اما راضیام از دنبالکردن پیغامهای پروردگارم به قیمت تمام آن پارگیهای شاید غیرقابلدوختن.
خداوند «فضل» را برای من معنی کرده است، یا بهتر است بگویم آن را با رسم شکل نشانم داده است.
پروردگارا، من پشت دست شما بازی خواهم کرد؛ حتی اگر دشوار است، یا طول میکشد یا تاریک است.
الهی شکرت…



دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.