تافته ای از احساسات ِ به هم بافته که تنها خاصیتش شاید این باشد که خاطره ی بودن را زنده نگه می دارد
بایگانی برچسب برای: بودن
در این هیاهوی ِ نابرابر، تنها چیزی که کاملن برابر است، حجم ِ نبودن ِ تو با بودن ِ درد است.
همیشه یک نفر هست که میآید و میماند. یعنی همیشه باید یک نفر باشد که بیاید و بماند. یک نفر که بودنت با بودنش معنا بگیرد. یک نفر که نبودنش نبودنت باشد. یک نفر که در بودنش انگار تمام ِ دنیا هست و در نبودنش هنوز باشد. اگر او آمد و ماند تو هم بمان که تمام آنچه بودهای یا خواهی بود به لحظهای بودنتان میارزد.
الهی شکرت…
الهی، بدون تو نمیشود.
بدون تو هرگز نشده است و هرگز نخواهد شد.
بدون تو تاریک است، بدون تو دلگیر است، بدون تو ترسناک است.
بدون تو من نیستم که بخواهم ببینم میشود یا نه.
الهی، تو باش.
همانقدر نزدیک که گفتهای باش.
از آن فاصلهای که گفتهای حتی ذرهای دورتر نشو.
اگر میشود از آن هم نزدیکتر شو؛ «نزدیکتر از رگ گردن».
تازهترین نوشتهها
- فیلم سینمایی به مثابه کلیپ عروسی21 آذر 1404 - 11:48 ب.ظ
- خوشبختترین مردمان20 آذر 1404 - 7:14 ب.ظ
- همآغوشی عاشقانهی اندیشه و کلام19 آذر 1404 - 11:04 ب.ظ
- یک روز واقعی18 آذر 1404 - 11:11 ب.ظ
- به چه امیدی هر روز این مغازه را باز میکنی؟17 آذر 1404 - 11:35 ب.ظ
آموزش گامبهگام نورپردازی و عکاسی از محصولات با جنسهای مختلف و با استفاده از سوژههای نمونه
