هيچ عشقي هرگز و هرگز پايدار نخواهد ماند مگر و فقط مگر زمانی كه هر يك از طرفين زندگيِ شخصيِ خودشان را به عنوانِ يك فرد داشته باشند. اگر دو طرف براي بهبودِ شخصيِ خودشان برنامه اي نداشته باشند و علائقشان را به هر دليلي دنبال نكنند و اوقاتي را به تنهايي و با خودشان سپري نكنند دقيقا از همان نقاط عقده ها و بغض ها و تلخي ها شروع به شكل گرفتن مي كنند و روزي ميرسد كه كاسه و كوزه ي تمامِ نرسيدن ها و نداشتن ها و نشدن ها بر سرِ عشق شكسته ميشود و به سادگي عشق ها تبديل به نفرت ها ميشوند. پس اينكه هميشه و همه جا و همه وقت فقط با هم بودن و تمامِ مسيرها را با هم رفتن، قطعا نسخه ي سريال هاي آبكي ست و نه زندگيِ واقعي.
بایگانی برچسب برای: بغض ها
مریم کاشانکی
من زندگی کردن را ذره ذره یاد گرفتم؛ سی سالگی سرآغاز تحولی بزرگ در من بود؛ کشف مسیرهای جدید، کشف شاد بودن و لذت بردن از اتفاقات ریز و درشت، کشف عاشقی، کشف سادهگرفتن زندگی، کشف خندیدن از ته دل و خلاصه کشف هر چیزی که میتوانست از من آدم بهتری بسازد.
الهی شکرت...
تازهترین نوشتهها
- نور نوشتن14 اردیبهشت 1404 - 11:42 ب.ظ
- ارزشمندترین دارایی13 اردیبهشت 1404 - 11:37 ب.ظ
- شکیبایی بر حسهای داغ12 اردیبهشت 1404 - 11:32 ب.ظ
- رویاهای فراموششده11 اردیبهشت 1404 - 9:53 ب.ظ
- استاد سخن منم یا سعدی؟10 اردیبهشت 1404 - 9:49 ب.ظ
حساب کاربری
تازهترین نوشتهها در کانال تلگرام