بایگانی برچسب برای: نبودن

تو را عجیب به خاطر می‌آورم؛ تو را در روزهایی که نبودی، تو را در چیزهایی که ندیدی، تو را در حرف‌هایی که نزدی، تو را در مهربانی‌هایی که نکردی به خاطر می‌آورم. تو را آنجا که نمی‌خواهم، تو را آنطور که نمی‌خواهم به خاطر می‌آورم. من تو را عمیق و دردناک به خاطر می‌آورم.

در این  هیاهوی ِ نابرابر، تنها چیزی که کاملن برابر است، حجم ِ نبودن ِ تو با بودن ِ درد است.

اگر مانده بودی، دمی را بی تو نمی‌ماندم.