بایگانی برچسب برای: معایب دورکاری

من این مقاله را قبلا برای وب سایت دیگری نوشته بودم، اما تصمیم گرفتم که آن را بازنویسی کرده و در وب سایت خودم هم منتشر نمایم. چون فکر می کنم که برای افراد زیادی مفید خواهد بود. لطفا توجه کنید که در اینجا منظور از دورکاری،‌ کارمند تمام وقت بودن است و نه کار کردن به صورت پروژه ای. این دو مورد کاملا با هم متفاوت هستند.

این مقاله در واقع تجربه ی شخصی من از کار کردن به روش دورکاری است و امیدوارم که بتواند مفید باشد.


 

این روزها راهکارهای مجازی ِ بسیار زیادی برای برقراری ارتباط با سایرین و انجام کارها به صورت اینترنتی به وجود آمده است و همین مساله باعث شده است که افراد زیادی جذب ایده ی دورکاری (یا کار کردن از راه دور) شوند، به خصوص در مورد مشاغلی که ارتباط مستقیم با کامپیوتر دارند و در واقع از طریق کامپیوتر انجام می شوند؛ به عنوان مثال طراحی و ساخت وب سایت، ساخت اپلیکیشن،‌ نرم افزار نویسی، طراحی گرافیکی و بسیاری کارهای دیگر.

شرکت ها هم اصولا از این ایده استقبال می نمایند چون اولا تصور می کنند که در هزینه هایشان صرفه جویی خواهد شد و به علاوه فکر می کنند که به این ترتیب از تمام پتانسیل افراد استفاده می شود، به این دلیل که افراد زمان زیادی را در مسیر رفت و آمد و یا به دلایل دیگر به هدر نمی دهند و در واقع می توانند تمام تمرکزشان را روی کار بگذارند.

قبل از اینکه بخواهم در مورد دورکاری توضیح بدهم اول در مورد خودم بگویم که من به مدت پنج سال با یک شرکت چند ملیتی (کارمندان شرکت از کشورهای مختلف به ویژه آمریکای شمالی و ایران بودند) به صورت دورکاری همکاری داشتم. در سه سال اول کار، من و همکارانی که در ایران حضور داشتند فقط به صورت ماهیانه در یک جلسه حاضر می شدیم و در مورد مسائل مختلف از جمله کارهایی که در آن مدت انجام شده بود، مسئولیت های فعلی و آتی خودمان و سایرین، پیشرفت ها،‌ مشکلات و خلاصه هر مساله ی دیگری که وجود داشت صحبت می کردیم. ارتباطمان با همکاران خارجی هم که به صورت آنلاین و یا از طریق ایمیل بود.

در دو سال آخر، هر کدام از همکاران ایرانی باید دو روز در هفته را در دفتر تهران حاضر می شدند و در واقع از آنجا کار می کردند. جلسات هم از ماهیانه به هفتگی یا دو هفته یک بار تغییر کرده بود. هر تیم با افراد خودش جلسه ی حضوری برگزار می کرد و کل گروه هم با هم به صورت آنلاین جلسه داشتیم.

روزهایی که از خانه کار می کردیم،‌ از طریق نرم افزاهای Instant Messaging مثل اسکایپ و ooVoo و همین طور از طریق تلفن و ایمیل با هم در ارتباط بودیم. ایمیل ها بخش بسیار مهمی از چرخه ی کار ما بودند. بیشترین ارتباط ما با همکاران خارجی و همینطور تمام ارتباطاتمان با مشتریان از طریق ایمیل بود. خارجی ها بسیار به ایمیل اهمیت می دهند و تقریبا نود درصد کارهایشان را از طریق ایمیل انجام می دهند. بنابراین ایمیل ها باید ظرف حداکثر ۲۴ ساعت پاسخ داده می شدند.

برای مدیریت کردن وظایف و پروژه ها هم از نرم افزارهای تحت وب استفاده می کردیم. (مثلا اینکه چه کسی مسئول چه کاریست، کار تا کدام مرحله انجام شده است، آخرین مهلت انجامش چه زمانی است و مسائلی از این قبیل). برای مدیریت کردن ساعت های کاری هم از یک نرم افزار دیگر استفاده می کردیم تا بفهمیم هر فرد در روز چند ساعت کار کرده است.

از آنجاییکه اساس کار شرکت بر دورکاری بود بنابراین همه  چیز واقعا از راه دور انجام می شد،‌ یعنی یک دورکاری ِ واقعی.

 

چهره ی زیبای دورکاری

اوایل اینطور به نظر می رسد که دورکاری یک روش بسیار جذاب برای کار کردن است. آدم می تواند در خانه ی خودش با یک لباس خیلی راحت بنشیند، لیوان چایش را کنارش بگذارد، در ایده آل ترین شرایط کار کند و پول بسازد در حالیکه هیچ هزینه ای را صرف رفت و آمد و یا غذا خوردن بیرون از خانه نکرده است.

تازه مجبور نیست چند ساعت زودتر از خواب بیدار شود و در سرما و گرما بیرون برود، با هر نوع آدمی در خیابان یا مترو سر و کله بزند، ‌اوضاع وخیم مترو و تاکسی و اتوبوس و ترافیک را تحمل کند. حتی لازم نیست لباس خاصی بپوشد و یا هزینه ی زیادی را برای لباس و چیزهایی از این قبیل صرف کند. بلکه می تواند لباس راحتی را که دوست دارد بپوشد و دستپخت مادر یا همسرش را میل کند. تازه می تواند ساعت های بسیار بیشتری را هم در کنار خانواده اش بگذراند.

همه ی اینها در وهله ی اول درست به نظر می رسند. انگار که نمی شود هیچ ایرادی به این روش کاری گرفت، واقعا چه چیزی بهتر از این. در واقع در یکی دو سال اول هیچ کدام از معایب دورکاری به چشم افراد نمی آید اما با گذشت زمان اوضاع تغییر می کند.

 

معایب  دورکاری

۱- برای افرادی که بیرون از خانه کار می کنند، خانه محل آسایش و امنیت است. جایی که فرد برای مدتی از استرس های فضای بیرون و محیط کار دور می شود. در خانه بودن باعث می شود انسان آرامش یافته و انرژی کافی برای برگشتن به محیط کار را به دست بیاورد. اما برای افرادی که به صورت دورکاری کار می کنند، خانه در واقع به همان منبع اصلی استرس و عدم آسایش تبدیل می شود. جایی که فرد در آن تمام تنش های یک روز کاری را تجربه می کند. جایی که با همکاران، مدیران و مشتریان سر و کله می زند.

زمانی که یک روز کاری تمام می شود هیچ امیدی برای رفتن به خانه و آرامش گرفتن وجود ندارد. یک «دورکار» محکوم است که در محیط  استرس زا باقی بماند و تنش های یک روز کاری را در تمام طول شبانه روز با خودش حمل کند.

خانه دیگر برای چنین فردی یک محل دوست داشتنی نخواهد بود، بلکه تبدیل به فضایی می شود که به تدریج از آن متنفر خواهد شد و همیشه سعی می کند که راهی برای فرار کردن از خانه پیدا کند، اما در عین حال مجبور به تحمل کردن است. در ضمن بعد از یک روز کاری آدم آنقدر خسته است که حتی نمی تواند برای چند ساعت از خانه بیرون برود تا روحیه اش عوض شود.

آخر هفته ها هم آنقدر کوتاه است که نمی شود یک وقت گذرانی کامل را بیرون از خانه داشت، یعنی بسیاری از اوقات آخر هفته ها هم اغلب در خانه می گذرد و همین موضوع باعث می شود که رفته رفته حالت های روحی بسیار نامناسبی در درون فرد شکل بگیرد،‌ در واقع اضطراب و استرس در عمق وجود انسان پا می گیرد و آهسته آهسته کل وجود انسان را در برمی گیرد.

۲- از طرف دیگر، برای یک دورکار تعاملات اجتماعی کامل از بین می روند، درست است که شما با همکاران در ارتباط هستید اما این ارتباطات واقعی نیستند. کم کم فرد از نظر مناسبات اجتماعی دچار کمبود می شود. مثل این است که انسان چند سال وارد اجتماع واقعی نشده باشد و فقط با افراد بسیار نزدیک خانواده اش در ارتباط بوده باشد. به طور قطع از نظر روحی آسیب می بیند.

۳- عیب بسیار بزرگ دیگر این روش کاری،‌ این است که درست است که خانه محل کار شماست،‌ اما برای سایر اعضای خانواده خانه هنوز همان خانه است. جایی که می خواهند در آن آسایش و راحتی داشته باشند. دوست دارند موزیک گوش کنند، با تلفن صحبت کنند، مهمان دعوت کنند. بنابراین اصلا درک نمی کنند که چرا خانه باید ساکت باشد.

اینجا دو حالت پیش می آید؛ یا شما باید آنها را درک کنید و با صرف انرژی بسیار زیاد سعی کنید که بر روی کارتان تمرکز کنید در حالیکه افراد خانواده دائما رفت و آمد میکنند و انواع و اقسام اصوات را تولید می کنند، حتی دائم با شما صحبت می کنند که در اینصورت بعد از یک مدت از نظر فیزیکی و روحی بسیار فرسوده خواهید شد، یا اینکه باید دائما با افراد خانواده کلنجار بروید و آنها را مجبور کنید که خودشان را با شرایط شما هماهنگ کنند که در اینصورت همواره جنگ اعصاب خواهید داشت. (ابدا فکر نکنید که اتاق جدا داشتن می تواند کمک زیادی به شما نماید).

همین عدم تمرکز باعث می شود که شما نتوانید در مدت هشت ساعت کاری به طور مفید کار کنید و همیشه مجبور خواهید شد که بیشتر از زمان تعیین شده به کار کردن ادامه دهید تا کم کاری خود را جبران نمایید.

۴- یکی دیگر از ایرادهای اصلی این روش این است که مرز بین ساعات کاری و غیر کاری به تدریج بسیار باریک شده و برای اکثر افراد تقریبا این مرز از بین می رود. به این معنی که مدیران وظایف زیادی را در ساعات غیر کاری به افراد محول می کنند، یکی از دلایلش این است که افراد تمام دیتاهای مورد نیاز را در خانه همراه خودشان دارند در حالیکه در روش سنتی وقتی که افراد محل کار خود را ترک می کنند عملا ساعت کاری به پایان می رسد و هیچ کدام از مدیران توقع ندارند که افراد بخشی از کار را در خانه انجام دهند. در ضمن در روش دورکاری چیزی به اسم خانه و محل کار وجود ندارد، اینها در واقع یکی هستند. اما در روش سنتی بسیار کم پیش می آید که کسی خارج از ساعت کاری با شما تماس بگیرد چون در روش سنتی خانه حرمت خاص خودش را دارد.

۵- ایراد دیگر این روش این است که حل کردن مشکلات به خاطر دور بودن از همکاران،‌ مشمول صرف زمان بسیار بیشتری خواهد شد. وقتی شما با سایر همکاران خود در یک اتاق نشسته اید، پاسخ ِ بسیاری از سوالات خود را می توانید به سرعت و به طور کاملا مفهوم دریافت نمایید،‌ در حالیکه وقتی می خواهید مشکلات را از طریق ایمیل، چت و یا حتی تلفن برطرف نمایید نیاز به صرف زمان بسیار بیشتری دارید. در این میان سوءتفاهم های بسیار زیادی نیز به وجود می آید که باعث می شود کارها به درستی و به موقع انجام نشوند.

۶- در ضمن مدیریت کردن افراد و وظایف بسیار مشکل خواهد بود. درست است که نرم افزاهای زیادی وجود دارند که به مدیران در این رابطه کمک می نمایند اما مشکلات مدیریتی در این روش بسیار بیشتر از چیزی خواهد بود که می توانید تصور نمایید.

۷- «مشکلات بیمه ای» به دلیل عدم حضور افراد در محل و همینطور مشکل «هزینه های مخفی» از مشکلات دیگر این روش کاری به شمار می آید. اصولا در این روش شرکت ها نمی توانند شما را بیمه کنند و با اینکه شرکت ها ادعا می کنند که هزینه های تلفن و اینترنت شما را پرداخت می نمایند و یا اینکه کامپیوتر در اختیار شما قرار می دهند، اما در واقع این پرداخت ها هرگز با هزینه های واقعی شما هماهنگی نخواهند داشت.

 

اگه هنوز هم می خواهید دورکاری کنید چگونه می توانید شرایط را برای خودتان بهتر نمایید؟

اگر با وجود تمام معایبی که من شخصا با تمام وجود حسشان کرده ام و در اینجا ذکر کردم هنوز هم می خواهید که به صورت دورکاری کار کنید به این موارد توجه نمایید:

۱- حتما در همان ابتدای کار تمام قواعد و مقررات را در نظر بگیرید و حد و مزرها را مشخص کنید.

۲- قرارداد محکمی ببندید.

۳- مطمئن شوید که شرکت، کامپیوتر و تمام لوازم مورد نیاز را در اختیار شما قرار می دهد، نه اینکه شما از کامپیوتر شخصی خودتان استفاده کنید.

۴- از پرداخت هزینه های تلفن و اینترنت مطمئن شوید.

۵- در مورد شرایط بیمه ای به توافق درست برسید.

۶- از همان روز اول مرز بین ساعات کاری و غیر کاری را برای همکارانتان مشخص نمایید.

۷- سعی کنید در منزل اتاق جداگانه ای داشته باشید و از همان ابتدا به همه نشان دهید که مشغول کار کردن هستید و این کار جدی است. حتی به نظر من در اتاق را قفل نمایید.

۸- حتما حداقل یک روز در هفته را بیرون از خانه بگذرانید و اجازه ندهید که خانه مفهوم واقعی خودش را برای شما از دست بدهد.

توجه کنید که کارمند تمام وقت بودن به روش دورکاری با کار کردن به صورت پروژه ای بسیار متفاوت است. کار پروژه ای شامل هیچ نوع قوانین و مقرراتی نمی شود و صرفا هدف این است که پروژه در زمان تعیین شده و به درستی انجام شود. بنابراین بخش بسیار زیادی از مشکلات ِ یک دورکاری واقعی را نخواهد داشت.

 

حرف آخر

در نهایت به عنوان فردی که سالهای زیادی را به روش دورکاری واقعی کار کرده است، توصیه ی اکید می کنم که تا حد ممکن این روش کاری را انتخاب نکرده و سعی کنید به روش سنتی کار کنید. مطمئن باشید که بیرون رفتن از خانه در سرما و گرما با صرف هزینه بیشتر و با احتمالِ سر و کله زدن با افراد مختلف به معایب این روش می ارزد. دورکاری روح و جسم شما را دچار فرسایش های جبران ناپذیر و یا بسیار سخت جبران پذیر خواهد کرد.

امیدوارم که همه ی افراد کار مورد علاقه ی خود را داشته باشند که به آن عشق بورزند و بیشترین بهره ی مادی و معنوی را از آن کار ببرند.

 

اگر در این مورد سوالی دارید حتما بپرسید.