همیشه یک نفر هست که میآید و میماند. یعنی همیشه باید یک نفر باشد که بیاید و بماند. یک نفر که بودنت با بودنش معنا بگیرد. یک نفر که نبودنش نبودنت باشد. یک نفر که در بودنش انگار تمام ِ دنیا هست و در نبودنش هنوز باشد. اگر او آمد و ماند تو هم بمان که تمام آنچه بودهای یا خواهی بود به لحظهای بودنتان میارزد.
بایگانی برچسب برای: یک نفر که می آید و می ماند
الهی شکرت…
الهی، بدون تو نمیشود.
بدون تو هرگز نشده است و هرگز نخواهد شد.
بدون تو تاریک است، بدون تو دلگیر است، بدون تو ترسناک است.
بدون تو من نیستم که بخواهم ببینم میشود یا نه.
الهی، تو باش.
همانقدر نزدیک که گفتهای باش.
از آن فاصلهای که گفتهای حتی ذرهای دورتر نشو.
اگر میشود از آن هم نزدیکتر شو؛ نزدیکتر از «نزدیکتر از رگ گردن».
تازهترین نوشتهها
- دور زدن گفتوگوهای درونی30 مهر 1404 - 5:21 ب.ظ
- بهترین شیوهی قدردانی29 مهر 1404 - 11:03 ب.ظ
- با ادبیات سفر میکنم28 مهر 1404 - 8:35 ب.ظ
- جراحی پتوی پروستاتی و چیزهای دیگر27 مهر 1404 - 11:00 ب.ظ
- صفاتش را ببین امروز اینجا26 مهر 1404 - 11:57 ب.ظ