رفتن ممنوع، خطر کردن ممنوع، ماندن هم حتی ممنوع!!!! تنها فعل مجاز گویا آمدن است. قبل و بعد از آن همه چیز ممنوع است، حتی نیامدن.
بایگانی برچسب برای: خطر کردن
الهی شکرت…
الهی، بدون تو نمیشود.
بدون تو هرگز نشده است و هرگز نخواهد شد.
بدون تو تاریک است، بدون تو دلگیر است، بدون تو ترسناک است.
بدون تو من نیستم که بخواهم ببینم میشود یا نه.
الهی، تو باش.
همانقدر نزدیک که گفتهای باش.
از آن فاصلهای که گفتهای حتی ذرهای دورتر نشو.
اگر میشود از آن هم نزدیکتر شو؛ «نزدیکتر از رگ گردن».
تازهترین نوشتهها
- حوصلهی حرفهای جدی را ندارم28 آذر 1404 - 10:30 ب.ظ
- یکی از زیباترین ساختههای بشر27 آذر 1404 - 8:10 ب.ظ
- همگی فرزندان یک مادریم26 آذر 1404 - 11:24 ب.ظ
- زندگی نوعروس حجلهی من نیست25 آذر 1404 - 11:06 ب.ظ
- رانت انرژی24 آذر 1404 - 11:05 ب.ظ

