تافته ای از احساسات ِ به هم بافته که تنها خاصیتش شاید این باشد که خاطره ی بودن را زنده نگه می دارد
بایگانی برچسب برای: احساسات به هم بافته
الهی شکرت…
الهی، بدون تو نمیشود.
بدون تو هرگز نشده است و هرگز نخواهد شد.
بدون تو تاریک است، بدون تو دلگیر است، بدون تو ترسناک است.
بدون تو من نیستم که بخواهم ببینم میشود یا نه.
الهی، تو باش.
همانقدر نزدیک که گفتهای باش.
از آن فاصلهای که گفتهای حتی ذرهای دورتر نشو.
اگر میشود از آن هم نزدیکتر شو؛ نزدیکتر از «نزدیکتر از رگ گردن».
تازهترین نوشتهها
- با هم از عشق سخن بگوییم26 شهریور 1404 - 11:46 ب.ظ
- بازگشت به تنظیمات کارخانه25 شهریور 1404 - 11:20 ب.ظ
- با چه کسی در حال رقابتیم؟24 شهریور 1404 - 12:11 ق.ظ
- چشمهایش پهنهی اقیانوس شعر است23 شهریور 1404 - 11:19 ب.ظ
- داستان عاشقانه؛ پیچیده یا ساده؟22 شهریور 1404 - 11:35 ب.ظ