هفت ماه گذشت
(ملافهها دیگر بوی تو را نمیدهند، و این یعنی خیلی وقت است که رفتهای.)
کاش آدمها این همه چیز از خودشان به جا نمیگذاشتند تا بعد از رفتنشان آن چیزها دندان دربیاورند و جگر آدم را دندانگزیده کنند.
ای آدمها، پیش از رفتنتان هر چه دارید بسوزانید، یا دور بریزید یا ببخشید. چیزی را برای ماندگان نگذارید که دردِ جای خالیتان خود به قدر کافی التیامناپذیر است و طاقتآزمایی بر نبودنتان دشوارترین آزمون هستی است که اگر شکیبایی بر یادبودهایتان هم بر آن بیفزاید، بعید است دیگر آدمی را زندگی از گلو پایین برود.
(هفت ماه گذشت و الهی شکرت…)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.