حس نگاری

زندگی بدون رویای تو

زندگی بدون رویای تو

رویایِ بودنت آنقدر بزرگ بود که در سرم نمی‌گنجید.

دکترها سرم را شکافتند و گفتند: «توده بدخیم بوده است. شانس آوردی که به موقع خارجش کردیم

می‌بینی به زندگی بدون رویای تو‌ می‌گویند شانس

یا آنها معنی زندگی را نمی‌دانند یا من معنی شانس را.

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *