الهی شکرت…
الهی، بدون تو نمیشود.
بدون تو هرگز نشده است و هرگز نخواهد شد.
بدون تو تاریک است، بدون تو دلگیر است، بدون تو ترسناک است.
بدون تو من نیستم که بخواهم ببینم میشود یا نه.
الهی، تو باش.
همانقدر نزدیک که گفتهای باش.
از آن فاصلهای که گفتهای حتی ذرهای دورتر نشو.
اگر میشود از آن هم نزدیکتر شو؛ نزدیکتر از «نزدیکتر از رگ گردن».
تازهترین نوشتهها
- ترجیح میدهم به جیرجیرک فکر کنم22 مهر 1404 - 9:47 ب.ظ
- نه اینکه عروسِ غم زیبا نباشد21 مهر 1404 - 10:39 ب.ظ
- عکس زندگی انسان روی نگاتیو20 مهر 1404 - 10:45 ب.ظ
- دلت را سمپاشی نکن، بنویس19 مهر 1404 - 11:35 ب.ظ
- نوری که نوشتن به ادراکم میتاباند18 مهر 1404 - 1:30 ب.ظ