الهی شکرت…
الهی، بدون تو نمیشود.
بدون تو هرگز نشده است و هرگز نخواهد شد.
بدون تو تاریک است، بدون تو دلگیر است، بدون تو ترسناک است.
بدون تو من نیستم که بخواهم ببینم میشود یا نه.
الهی، تو باش.
همانقدر نزدیک که گفتهای باش.
از آن فاصلهای که گفتهای حتی ذرهای دورتر نشو.
اگر میشود از آن هم نزدیکتر شو؛ «نزدیکتر از رگ گردن».
تازهترین نوشتهها
- تمام شوقم را برای نوشتن خرج میکنم22 آبان 1404 - 9:33 ب.ظ
- قصه که غصه ندارد21 آبان 1404 - 10:43 ب.ظ
- پولهای آدم ویژگیهای غالب او را دارند20 آبان 1404 - 8:36 ب.ظ
- مرا به معجزه باورمند کردهای19 آبان 1404 - 8:42 ب.ظ
- باور نکن که طبیعی باشد18 آبان 1404 - 11:58 ب.ظ

