الهی شکرت…
الهی، بدون تو نمیشود.
بدون تو هرگز نشده است و هرگز نخواهد شد.
بدون تو تاریک است، بدون تو دلگیر است، بدون تو ترسناک است.
بدون تو من نیستم که بخواهم ببینم میشود یا نه.
الهی، تو باش.
همانقدر نزدیک که گفتهای باش.
از آن فاصلهای که گفتهای حتی ذرهای دورتر نشو.
اگر میشود از آن هم نزدیکتر شو؛ نزدیکتر از «نزدیکتر از رگ گردن».
تازهترین نوشتهها
- خدا حواسش به ما هست18 شهریور 1404 - 11:23 ب.ظ
- شکوه جهان هستی17 شهریور 1404 - 11:40 ق.ظ
- دندانهای شیریِ دل ریختند16 شهریور 1404 - 10:27 ب.ظ
- پریدن از روی چاه15 شهریور 1404 - 11:22 ب.ظ
- هر سوش مجوئید که در جان منست14 شهریور 1404 - 10:30 ب.ظ